کاش میدانستی
و نه جراتی برای دوست نداشتنت .. مهم نیست ...
نه فرصتی دارم برای فراموش کردنت ..
میتوانی مثل همیشه خیال کنی بی عرضه ترین فرد جهانم!
...............................................
بیدارم و می بینمت رویا به رویا
از پیش چشمم میروی دنیا به دنیا
با تو میان آب و آ تش آشتی بود
در آ تش است از رفتنت دریا به دریا
یکبار دیگر عشق را با خون نوشتند
تعبیر لبخند تو را گلگون نوشتند
تا دست عشق از پیکر عاشق جدا شد
با دست لیلا قصه مجنون نوشتند
این کوچه ها بی تو همیشه بیقرارند
حس غریبی بین پا ییز و بهارند
رفتی ولی فکری به حال کوچه ها کن
بوی تو دارند و تو را، اما ندارند!